حدود سه ماه پیش، پس از مدتها، یکی از مدیران ارشد وزارت علوم، طی مصاحبه ای آماری از دانشجویان وابسته به مواد را اعلام کرد. وی البته عنوان کرد که آمارهایی که از منابع غیررسمی اعلام می شود غیرواقعی و غلوآمیز است اما نمی توان وجود اعتیاد در دانشگاه ها را منکر شد. به گفته این مسئول رده بالای وزارت علوم، "در حال حاضر احتمالا حدود 2 درصد دانشجویان اعتیاد دارند چون سیگار را نمی توان جزو مواد اعتیاد آور محسوب کرد" (باشگاه خبرنگاران جوان، 27 بهمن 92). چند روز بعد از آن مقامی به همان ارتفاع رده، در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براساس یک پژوهش محرمانه عنوان کرد که در دانشگاه های کل کشور چیزی قریب به 10 درصد دانشجویان به مواد مخدر سنگین معتادند. وی گفت که چون دانشجویان علوم پزشکی از ضریب هوشی بالاتری برخوردارند و دانش بالاتری از عوارض اعتیاد دارند و طبیعتا کمتر از سایر دانشجویان، به س...
حدود سه ماه پیش، پس از مدتها، یکی از مدیران ارشد وزارت علوم، طی مصاحبه ای آماری از دانشجویان وابسته به مواد را اعلام کرد. وی البته عنوان کرد که آمارهایی که از منابع غیررسمی اعلام می شود غیرواقعی و غلوآمیز است اما نمی توان وجود اعتیاد در دانشگاه ها را منکر شد. به گفته این مسئول رده بالای وزارت علوم، "در حال حاضر احتمالا حدود 2 درصد دانشجویان اعتیاد دارند چون سیگار را نمی توان جزو مواد اعتیاد آور محسوب کرد" (باشگاه خبرنگاران جوان، 27 بهمن 92). چند روز بعد از آن مقامی به همان ارتفاع رده، در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براساس یک پژوهش محرمانه عنوان کرد که در دانشگاه های کل کشور چیزی قریب به 10 درصد دانشجویان به مواد مخدر سنگین معتادند. وی گفت که چون دانشجویان علوم پزشکی از ضریب هوشی بالاتری برخوردارند و دانش بالاتری از عوارض اعتیاد دارند و طبیعتا کمتر از سایر دانشجویان، به سراغ مواد میروند و در نتیجه، آمار دانشجویان معتاد در دانشگاه های غیرپزشکی بیشتر است. (روزنامه قدس، 3 اسفند 92)
می توان پذیرفت که اعلام آمار اعتیاد در دانشجویان به راحتی ممکن نیست چون:
اگرچه شواهد حاکی از آن است که معمولا تجربه مصرف مواد لزوما به اعتیاد مستمر پس از خروج از دانشگاه منتهی نمی شود و بسیاری از سوءمصرف کنندگان پس از تغییر در شرایط زندگی، سبک زندگی متفاوتی در پیش می گیرند و احتمالا هرگز معتاد نمی شوند اما از این مسئله به راحتی نمی توان گذشت. اعتیاد در قشر دانشجویان با فرض اینکه بدنه اصلی دانشجویان فعلی را کسانی که شغل اصلیشان دانشجویی است تشکیل بدهند موضوع مهمی است که اگر به طور جدی به آن پرداخته نشود عوارض جدی را شاهد خواهیم بود. نخست به این دلیل که دانشجویان در هر جامعه ای جزو اقشار آگاه و در خط مقدم تغییرات اجتماعی محسوب می شوند که کژی ها را زودتر از سایر بخشها درک می کنند، کمتر محافظه کارند و اشتهای بیشتری برای ایجاد تحولات دارند. بنابراین هرچه بر تعداد دانشجویان وابسته به مواد (در هرشکل آن) افزوده می شود قطبنماهای اجتماعی و فرهنگی کشور ضعیف تر خواهند شد. ثانیا اینکه انتظار می رود دانشجویان فلسفه و مبانی علمی و عقلی گرایش به مواد آسانتر درک کنند و از این حیث، متقاعد کردن آنها به انجام کاری مثل ترک مواد نیاز به انرژی و مهارتهای بسیار بیشتر دارد که خود می تواند خطرآفرین باشد. نهایتا اینکه دانشجویان عمدتا جزو قشر جوان جامعه اند که قرار است در آینده ای نزدیک، پدران و مادران این سرزمین و در عین حال گردانندگان چرخ اقتصاد و فرهنگ کشور باشند. پس شایسته است که محافظه کاری در بررسی این پدیده را به کنار نهیم و به طور جدی به این مسئله در حال شیوع بپردازیم.
عباسعلی یزدانی – مددکار اجتماعی