اعتیاد یک بیماری است که به روابط خانوادگی آسیب های زیادی وارد کرده است . هنگامی که وضعیت خانوادگی آشفته و نابسامان است ، اختلافات و سوء تفاهم های بسیاری پیدا می شوند که حل آن ها نیز ممکن است دشوار باشد . اعضای خانواده ها باید بیامورند که ...
بهتر است خانواده ها بدانند که اعتیاد درمان قطعی ندارد. بازگشت ( مصرف مجدد بعد از ترک ) همیشه اتفاق می افتد، اما به مرور زمان و با تغییر روش زندگی فرد ، احتمال بروز آن کاهش می یابد .
هدف درمان نیز همیشه دستیابی به پاکی کامل نیست، بلکه در برخی
موارد می توان آسیب ناشی از اعتیاد را کاهش داد ( مثلاً استفاده از قرص متادون
خوراکی به صورت طولانی مدت به جای تزریق هروئین ).
بهتر است خانواده ها بدانند که :
1- درمان یعنی کاهش موارد لغزش و بازگشت
به عبارت دیگر بدون درمان ، بازگشت ممکن است صدها با اتفاق
بیفتد، اما با کمک درمان میزان آن ممکن است به ده ها بار در طول اعتیاد فرد کاهش
یابد .
2- درمان یعنی کاهش شدت بازگشت
به عبارت دیگر اگر هنگام مراجعه فردی برای درمان ، الگوی مصرفی
او به شکل شدید و سنگین بوده ( مثلاً تزریق هروئین یا کریستال ) و تحت درمان قرار
گرفته است ، چنانچه این فرد مجدداً پس از درمان به مصرف مواد روی آورد اما این بار
الگوی مصرف او سبک تر شده باشد ( مثلاً تریاک بکشد ) چنین فردی با این که به مصرف
مواد بازگشت کرده است ، اما به خاطر روی آوردن به الگوی مصرفی کم خطر تر ( کشیدن
تریاک در مقایسه با هروئین ) یک گام درمانی برداشته است .
3- درمان یعنی کاهش مدت بازگشت
مثلاً چنانچه فردی پس از سه سال مصرف ، برای اولین بار اقدام
به درمان می کند و پس از مدتی پاکی، مجدداً به مصرف مواد روی می آورد، اما این
دوره جدید مصرف مواد حدود شش ماه طول بکشد و مجدداً برای درمان مراجعه کند، مدت
بازگشت او کاهش یافته است ، بدین معناست که وی علیرغم بازگشت ، به خاطر کاهش مدت
مصرف در مقایسه با قبل، گام درمانی دیگری برداشته است . اعضای
خانواده بهتر است ، تفاوت میان بازگشت و لغزش را بدانند ، هر لغزشی ( یعنی مصرف
نامنظم و گاه گاهی مواد ) لزوماً به بازگشت ( یعنی مصرف منظم و روزانه مواد بعد از
یک دوره پاکی ) منجر نمی شود .
در واقع چنانچه خانواده ها با علایم لغزش آشنا شوند ( تنگی
مردمک چشم ، چرت زدن ، داشتن نیروی بیش از حد ، حرف زدن زیاد ، مهربان شدن غیر
عادی و ... ) می توانند با مداخله ی به موقع و تشویق به درمان فرد معتاد ، از بروز
بازگشت پیشگیری کنند.
خانواده ها نباید با شک های بیجا و متعدد به بیمار فشار
آوردند و از طرف دیگر نباید نسبت به مشاهده علایم مصرف مواد بیمار ، بی توجه
بمانند بلکه در صورت شک به مصرف ، سریعاً باید بیمار را به مرکز درمانی معرفی و
آزمایش اعتیاد از بیمار گرفته شود .
آنها باید اهمیت آزمایش های تشخیص اعتیاد را بدانند که این
آزمایش ها نه فقط جنبه تشخیصی دارند بلکه دارای کارکرد درمانی نیز هستند . زیرا
وقتی بیمار احساس کند که هر لحظه امکان گرفتن آزمایش از او وجود دارد، در مقابل
وسوسه ی مصرف، بهتر مقاومت می کند .
اعضای خانواده بهتر است با مفهوم قرارداد مشروط آشنا شوند . یعنی با همکاری
درمانگر، جدولی از رفتارهای مطلوب و نامطلوب بیمار فراهم کنند و به ازای هر رفتار
نامطلوب یک تنبیه یا محرومیت در نظر بگیرند و براین اساس رفتار خود را تنظیم کنند
.
اعضای خانواده کارهای زیر را نباید انجام دهند :
- جرو بحث و دعوا ها و تهدید ها برای قانع کردن بیمار در زمینه
تداوم پرهیز از مصرف مواد .
- بروز رفتارهای مبتنی بر احساس عصبانیت ، گناه ، خجالت و ناامیدی نسبت به بیمار .
- انکار مشکلات خانوادگی .
- تحقیر و سرزنش بیمار .
- جلوگیری از فعالیت های روزمره بیمار و نظارت پلیسی بر زندگی او به خاطر پیشگیری
از بازگشت.
- اولویت دادن به کاهش ناراحتی های خانوادگی در مقایسه با اولویت بخشی به پیشرفت
درمان معتاد.
- قطع درمان به این دلیل که با چند هفته پاکی ، اعتیاد بیمار کاملاً بهبود یافته
است .
خانواده های معتادان باید بدانند که درمان اعتیاد بیمارشان زمانی به پایان می رسد
که او اعتماد به نفس ، کارآمدی و مسئولیت پذیری بالایی پیدا کرده باشد و سبک زندگی
اش عوض شده باشد .
بهتر است اعضای خانواده بیاموزند که علاوه بر پزشک ، روان شناس و مددکار، خود آنان
نیز از اعضای تیم درمان هستند .
بیمار ( معتاد ) نیز باید بیاموزد که بسیاری از مشکلات او ( از جمله بی اعتمادی
خانواده نسبت به او ) ریشه در اعتیاد او دارد و چون این مشکل به مرور زمان ایجاد
شده است، به مرور زمان نیز از بین خواهد رفت . وقتی بیمار سهم خود را در پیدایش
این مشکلات بپذیرد ، آنگاه باید در جهت رفع این مشکل بکوشد . تلاش های بیمار می
تواند در این جهت باشد که چگونه روابط میان خود و اعضای خانواده را گرمتر ، صمیمی
تر و مهربانتر کند تا این روابط صمیمی باعث محافظت بیشتری در مقابل مشکلات شود .
یک پیشنهاد عملی در این خصوص ایجاد یک سنت خانوادگی جدید
است، مثلاً روزهای جمعه همراه با اعضای خانواده به سینما بروند. شام را با هم صرف
کنند . به پارک بروند ، به دامن طبیعت بروند و ... در این صورت بیمار می آموزد در
صورتی که اعضای خانواده از با هم بودن لذت ببرند ، ثبات بیشتر بوجود می آید و
پیوند ها محکمتر خواهند شد ، در نتیجه همه با هم مشکلات را حل خواهند کرد .
یکی از مشکلات بزرگ خانواده ها وجود اختلاف بین اعضای آن است .
این مشکل به خصوص میان بیماران و اعضای خانواده شان شدید تر است . اما فرد معتاد و
خانواده او باید بدانند که اختلاف در خانواده ها همیشه رخ می دهد، اما حل اختلاف
به شیوه نادرست می تواند باعث مشکلات بیشتر و حتی جدا شدن فرد از دیگران شود . از
شیوه های نادرست حل اختلاف می توان به بی محلی کردن به
معتاد ، بدرفتاری عاطفی ، خشونت ، سرزنش و پرتوقعی اشاره کرد، اما حل اختلاف با
شیوه های درست می تواند باعث بهبود روابط شود .
برای حل اختلاف به روش درست لازم است ابتدا بپرسیم که چه
مسئولیت و چه نقشی در شروع و ادامه مشکل داشته ایم.